my idea about life
به نظرم تی شرت نارنجی یه جور جذابیت خاص به پسرها می ده . فکر می کنم تازگی ها خودشونم اینو فهمیدن
فهمیدم که براتون فهم نبود که این چند روز کجا بودم .حسابی حالم خرابه یک کیلو لاغر شدم هر روز دارم گریه می کنم سر درد دارم 3 بار بالا اوردم . معدم هم می سوزه خلاصه اصلا میزون نیستم . مشکلات از هر طرف ریخته سرم
چه اهمیتی داره وقتی زندگی کردن رو دوست نداری ، تن ماهی رو قبل از خوردن بجوشونی یا نه
دیروز دو تا دختر میدون ونک سوار تاکسی شده بودند و مقصدشون میدون ولیعصر بود ، کلی با هم چونه زدند که کی پول تاکسی رو حساب کنه ، اخر سرهم به نتیچه رسیدند که کرایه جفتشون با هم حداکثر 200 تو مان می شه . وقتی بهشون گفتم نفری 300 تومان می شه داشتن شاخ در می یاوردن احتمالا شهرستانی بودند که نرخ تاکسی های پایتخت رو نمی دونستند یا اینکه به عمرشو ن تاکسی سوار نشده بودند و همیشه با اتوبوس رفت آمد می گردند . دوم اینکه جلو هم دو تا پسر نشسته بودند راننده تاکسی داشت بهشون می گفت 200 تا سکه نباید بیشتر مهر زن کرد اگر قبول کرد کرد اگر قبول نکرد ولش کن برو بعدا خو دش عین سگ می یوفته دنبالت
اخر هم اینکه دیروز عصر تو میدون ولیعصر یه لجن پسر نما به شدت مزاحم دختری شده بود ، قیافه لجنه خیلی برام آشنا بود ف شاید یک روز هم مزاحم من شده بود
دوست دختر چیلی ولش کرده رفته ، چیلی سه روزه غذا نخورده و فقط ناله می کنه ، خروس لاری بابابزرگ هورمون های جنسیش قاطی کرده بود برای همین سرشو بریدند
فکر میکنم ضایع باشه که وقتی با پسر10 ساله ات تو خیابون راه میری و از روبرو یک زن بیوه سانتی مانتال با دختر 20 ساله مد روزش دارن می یان پسرت رو به اونا کنه و خیلی گرم شروع به سلام علیک و احوال پرسی کنه ، تو هم شک کنی و به پسرت بگی اونا کی بودن ، پسرت هم با سادگی تمام و ناشیانه بگه اینا هر روز می یان شرکت بابا ، تو هم سر و ته قضیه رو در آری و ببینی بله شوهر دسته گلت برای خودش حسابی سوگلی داره
بفرمایید
سلام خانم لطف کنید مدیر فروشتون صحبت کنند
چند لحظه گوشی
(خانم کمالی یه آقای پشت خط با شما کار دارن)
(وصلش کن )
سلام خانم ، خسته نباشید ، می تونم با مدیر فروشتون صحبت کنم
بفرمایید خودم هستم
گرفتی ما رو آبجی مگه یه زن می تونه مدیر فروش شرکت به این بزرگی باشه