my idea about life
Monday, October 31, 2005
 
بعد از سالها نگهداری مداوم از تعدادی مرغ و خروس ای روزها مادر بزرگ متوجه یک مورد هم جنس بازی میون مرغ ها شده که
باعث شگفتی همه شده . احتمالا این مرغ شیطون این کارو از خروس ها یاد گرفته و یا شاید هم بیچاره هورمونهای مردونه داره
چیلی هم یه دوست دختر فاب پیدا کرده . انوشیروان و مهستی هم خیلی بی حال شدن و غذا نمی خورن شاید به خواب زمستونی رفتن
 
Comments:
راستش شاید بچگی خیلی از ماها شبیه هم باشه. تقریبا حوادث مشابهی رو از سر گذروندیم. چنگ، تلاطمات بعداز جنگ، احتمالا برادر یا خواهر بزرگتری که درگیر فضای بسیار بسته‌تر اونروزها بودندو ما شاهد دردسرهاشون بودیم، معلم‌های اغلب بیمار و گاهی خوب دوران مدرسه که آدم رو یاد معلم‌های دوران انقلاب صنعتی اروپا می‌ندازن! و خیلی مشترکات دیگه. اما خاطراتی از اون دستکهگفتم...خب! خیلی خوشحالم که کودکی مشابهی داشتیم. امیدوارم بزرگسالی‌تون (چه واژه مضحکیه این واژه!) شبیه من نباشه! (چشمک!) (باور کنید این بهترین آرزوئیه که می‌تونم براتون داشته باشم)
راستی! نمی إونم این قضیه راجع به ماکیان هم صدق می‌کنه یا نه، ولی پیشنهاد می‌کنم به جای همجنس‌بازی بگین همجنس‌گرائی. حالا شایدم این مرغه فقط قصد شیطنت . بازیگوشی داره.
اما کلا مرغ و خروساتون از من آدم حسابی‌تر به نظر می‌آن. انوشیروان و مهستی و... لابد کورش و نادیا هم دارید! به‌هرحال انکانش هست شماره تماس این آقا چیلی رو به من بدین باهاش یه صحبتی داشته باشم و یه سری راهنمائی ازش بگیرم و اگه شد نصیحتش کنم که هاکوناماتاتا و آزادی از قید تعلقش رو خراب نکنه.
 
چرا؟
 
اینکه خوبه! یه بار یه مرغ با یه غاز وصلت کرد
 
ای بابا..به دنیای حیوانات هم رسوخ کردید شما؟ بذارید راحت باشن بندگان خدا!
 
rastesho bekhay ma dar zamineye heivanat takhasos nadarim! ama agar khasty vasashoon sar panah mitoonim besazim!!!! rasty E-mail nadary?! take care! chand bar mikhastam biam tuye webloget nazar bedam ama az mozilla nemishe! ba internet explorer alan daram kar mikonam! thanx for those nice comments! take care! byeee
 
شما لطف دارین به من. اما قضیه اینه که من تقریبا هفته‌ای یه بار دلم می‌خواد به حال خودم گریه کنم و روزی یکی‌دو بار تو سر خودم می‌زنم که چرا هیچ پخی نشدم! خلاصه اینکه خوشحالم که شما خوشی و سرخوشی دارید و بیشتر از این لحاظ منظورم این بود که مثل من نشید که این سرخوشی‌ها رو از دست ندید. از طرفی، والا من پر دردسرم فقط انگار و کلی هم تنبلی! (باز هم چشمک!) به‌هرحال... امیدوارم همیشه خوب و شاد و سرخوش باشید. در ضمن خیلی بهتره که اصولا روز تولدتون بخنیدن و به جای ناراحتی، اگر فکر می :نید که چیزخاصی در دست ندارین برین دنبالشو پیداش کنید. این‌ةمه چیزای خوب خوب! موسیقی، ادبیات، نقاشی. من شخصا به شدت موسیقی رو پیشنهاد می‌:نم. گر چه احتمالا دور از موسیقی نیستید. ولی خب! اگه نوازنده‌اید برین دنبال آهنگسازی مثلا! خوش باشید.
 
نه عزیزم قهر چیه ...
این روزها زیاد آنلاین نیستم...
 
منظورم اين بود كه چرا واسه من نوشتي بچه بد؟؟؟؟!!!!
 
فکر میکنم هورمونهاشون قاطی کرده.. توی این دنیای ما هیچ چیز عجیب نیست...
 
سلام
مثل اینکه این جهان صنعتی رو مرغهای شما هم تاثیر مثبت!! گذاشته و امروزی شدند
 
عصباني نشو . شوخي بود!
 
Post a Comment
evryting that i know

ARCHIVES
11/01/2003 - 12/01/2003 / 06/01/2005 - 07/01/2005 / 07/01/2005 - 08/01/2005 / 08/01/2005 - 09/01/2005 / 09/01/2005 - 10/01/2005 / 10/01/2005 - 11/01/2005 / 11/01/2005 - 12/01/2005 / 12/01/2005 - 01/01/2006 / 01/01/2006 - 02/01/2006 / 02/01/2006 - 03/01/2006 / 03/01/2006 - 04/01/2006 / 06/01/2006 - 07/01/2006 / 07/01/2006 - 08/01/2006 / 08/01/2006 - 09/01/2006 / 09/01/2006 - 10/01/2006 / 10/01/2006 - 11/01/2006 / 12/01/2006 - 01/01/2007 / 01/01/2007 - 02/01/2007 / 03/01/2007 - 04/01/2007 / 08/01/2007 - 09/01/2007 / 11/01/2007 - 12/01/2007 /


Powered by Blogger